بررسی تاریخ مادها و معماری تاثسر پذیر از فرهنگ
نام مادها و پارسها در قرن نهم ق.م. در تاریخ ظاهر میشود و شرح تاریخ و سرگذشت آنها در منابع آشوری ادامه مییابد، زیرا آشوریها برای امنیت بخشیدن به مرزهای شرقی امپراطوری خود و بازنگهداشتن راههایی که از طریق آن کالای تجاری، خراج، اسب و الوار از ایران به آشور سرازیر میشد به ایران لشکرکشی میکردند.
مادها در دوران حکومت خود توانستند فتوحات بسیاری به دست آورند، یوغ منفور آشوریان را از این سرزمین براندازند، اتحاد سرزمینهای ایران را باعث شوند و نقش موثری بر تاریخ کهن ایران بگذارند، گرچه عمر این پادشاهی بزرگ، کوتاه بود و با مغلوب شدن آستیاک، آخرین پادشاه این سلسله در سال ۵۵۰ ق.م. به دست نوهاش کوروش(پادشاه پارسها)، این حکومت رسما از بین رفت. در نتیجهی این جنگ، مادها و پارسها با یکدیگر متحد شده و متصرفات خارجی ماد زیر اقتدار پارسها در آمد و پس از آن حکومت مقتدر هخامنشی تشکیل گشت. در واقع، برای شناخت بهتر و اصولیتر مبادی و مبانی فرهنگ ایرانی، باید از مادها شروع کرد، چرا که آنان پایهگذاران حکومتهای مقتدر پس از خود بودند و شناسایی بهتر ایران، در گروی آشنایی با این قوم، نه به عنوان تنها مقدمهای برای ورود به هخامنشیان، بلکه به صورت مستقل میباشد
دوران ماد را باید از جمله دورانهای تاریخ ایران بدانیم که به دلایل مختلف، کمتر مورد بررسی قرار گرفته و منایع پراکندهای در این زمینه وجود دارد. آنان در دورانی بحرانی به قدرت رسیدند و نهادهایی را ایجاد نمودند که میتوان آثار آن را تاکنون نیز مشاهده کرد. مادها در ابتدا قبایل دامدار و جنگجویی بودند که با غلبه بر قبایل پراکندهی موجود در فلات ایران توانستند وارد ایران شوند و در غرب این سرزمین سکنا گزیدند. در واقع، براساس گفتهی پوپ، میتانیها و کاسیها را باید پیشگامان یا احتمالا پشتیبانان مهاجرت آریاییها دانست که پراکندگی اقوام اصلی این مهاجران در تاریخ به این صورت بوده است: مادها در بخشی از ایران ساکن شدند که امروزه میتوان آن را عراق عجم نامید، پارسها به سرزمینی رفتند که آن را برای همیشه فارس(در زبان پهلوی، پارس) نامیدند، پارتها(پرتو که بعدها به صورت پهلو تغییر پیدا کرد) در بخش مرزی مازندران و خراسان کنونی استقرار یافتند و بلخیها در همان بلخ قدیم باقی ماندند(پوپ، ۱۳۸۵؛ ۷۷).
به نظر میرسد تاریخ این قوم، سراسر همراه با جنگ و درگیری با دشمنان خارجی بوده است. بنابراین «جنگ» نقش اساسیای را در شکلبندی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران بازی نموده است. قرار گرفتن در همین موقعیت باعث شده است این قوم، از نخستین اقوام ایرانی موفق به تشکیل سازمان سیاسی باشد و همچنین بتواند مرزهای دقیق جغرافیایی و حکومتی خود را مشخص نماید(دهقاننژاد، ۱۳۸۶؛ ۱۱۳). آنچه در تاریخ ابتدا به نام «دولت ماد» آمده، مجموعهای از اقوام آریایی و غیرآریایی است که به صورت پراکنده در اطراف دریاچهی ارومیه و نواحی غربی فلات ایران ساکن شده بودند، اما پس از مدتی موفق شدند با یکدیگر متحد شده و امپراطوری وسیعی را تشکیل دهند که از کویر مرکزی ایران شروع میشد و تا آسیای صغیر ادامه داشته است(تصویر ۱). برای مثال، از مهمترین این اقوام میتوان به پادشاهی مانا اشاره نمود که تا سال های پایانی سدهی هفتم ق.م. پابرجا بود، اما با قدرت گرفتن حکومت ماد به آن پیوست و همچون قطب سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دولت ماد باقی ماند، همانطور که بعدتر با نام «ماد خرد یا آتروپاتنا» به آن نگریسته شد(کیانی، ۱۳۷۴؛ ۸۵). همچنین دیاکونوف معتقد است که قوم مانا از لحاظ فرهنگ و تمدن نیز هستهای اولیهی پادشاهی ماد را در قرن ۶ پیش از میلاد تشکیل داد(دیاکونوف، ۱۳۴۵؛ ۱۴۵). گرچه این وسعت در طول پادشاهی کوتاه این قوم همواره ثابت نبوده است، اما این ملت، اولین مردمانی بودند که در اطراف، رهبری واحد گرد آمدند؛ بنابراین خدای او، اهورامزدا، خدایشان شد و شهری نیز به صورت رسمی در مرکزیت حکومت قرار گرفت و نام هگمتانه به معنای «محل نخبگان» بر آن گذاشته شد(دهقاننژاد، ۱۳۸۶؛ ۱۱۴).
برخی از محققین بر این باورند که هرمزدپرستی، دین رسمی در میان مادها بوده است، اما مغها آن را به بیراهه کشیده و آلوده به سحر و جادو کردند، به همین دلیل زرتشت بر این قوم نازل میشود تا آن را اصلاح نماید. بنابراین ظهور زرتشت، پیامبر ایرانی، یه این دوران اطلاق می شود. به طورکلی، در بسیاری از موارد، تفکیک میان مادها و پارسها ممکن نیست و حتی مورخین یونانی انقراض دولت ماد و بزرگ شدن پارس را یک امر داخلی ایران دانسته و تا یک قرن پس از انقراض دولت ماد، کلمه.ی ماد را به جای پارس به کاربردهاند(پیرنیا، ۱۳۹۴؛ ۷۳). با آنکه انقراض زودهنگام مادها موجب حیرت است، اما باید به دلایلی که پیش از این نیز بیان گشت، تشکیل این دولت را یکی از وقایع مهم تاریخی ایران بدانیم.
هنر مادها
هنر مادها نقش تعیین کنندهای بر هنر جوامع پس از خود داشته است، به همین دلیل بررسی آن از اهمیت فراوانی برخوردار است. اما از این دوره که آغاز سلسلهی ایرانی است، آثار مشخصی به دست نیامده و بیشتر اشیا و ابزاری که به این دوران نسبت داده میشود، بر اساس حدس و گمانها و همچنین ذکرشان در کتیبههای اکثراً آشوری است. برخی از اطلاعاتی هم که موجود است، از هرودوت، تاریخنگار یونانی در سدهی ۵ ق.م. بر جای مانده که البته در مسائلی نیز با کتیبهها و مدارک باقی مانده از آشور تناقض دارد، اما با این حال اطلاعات ارزشمندی را در اختیار ما قرار میدهد.
براساس اسناد مکتوب تاریخی، مادها توانسته بودند اسب را رام کرده و حتی از این طریق به داد و ستد با قبایل اطراف خود بپردازند. به همین دلیل، اسب جایگاه رفیعی را در این دوره داشته، به طوری که نمادی از برکت، درمان و بینایی محسوب میشده است(شریفی و ضرغام، ۱۳۹۲؛ ۴۲). این عامل باعث شده که نقش اسب مادی در آثار این دوران و همچنین هخامنشیان بسیار دیده شود و حتی در زمانهای بعد اگر قصد نمایش مردان مادی را داشتند، بیشک آنها را به همراه اسبانی چابک و قوی هیکل نشان میدادند(تصویر ۲). حضور اسب در دورهی ماد تا متن داستانهای حماسی و قهرمانی نیز پیش رفته است. «اسب بالدار» یا «اسب بزرگ» از جمله موجودات باستانی است که در دورهی ماد بسیار مورد توجه قرار میگیرد و همچنین نام یکی از صور فلکی است- همان که در اساطیر یونانی نیز به نام «پگاسوس» شناخته میشود(همان؛ ۴۵).
افزون بر این، آنان به شیوهی بدیعی در تاقزنی دست يافته بودند که از آن به خوبی در محوطهی نوشیجان بهره بردهاند و آثار بسیاری از گوردخمهها و بناهای دستکند این قوم در ایران باقی مانده است. اگر چه در بسيارى از مواقع تشخیص مرز هنری قوم ماد دشوار به نظر میرسد، نویسندگان در این مقاله سعی دارند تا نگاه مختصری بر تمدن، فرهنگ، هنر و معماری این قوم آریایی نژاد بیندازند.
زبان، ادبیات و خط مادها
بسیاری از محققین احتمال استفادهی مادها از زبان و خط را پیش از مهاجرتشان رد میکنند، زیرا منابعی که از این قوم اطلاع میدهند، تماماً پس از سکونتشان در فلات ایران نوشته شده است. آنها پس از مهاجرت، با قرارگیری در مجاورت اقوام دیگری که پیش از این کتابت را میدانستند، با رسم الخط میخی و آرامی آشنا شدند، اما استفاده از آن بیشتر در اسناد دولتی، سياسی و اقتصادى مرسوم بوده است(نصری و شیرزادی، ۱۳۸۸؛ ۱۰۶). همچنین مادها دارای خطی بودند که بعدها آن را با تغییر و تحولاتی تکمیل نمودند و به صورت زبان فارسی باستان و اوستایی و در دورهای دیگر به صورت پهلوی در آوردند(ترابی، ۱۳۷۱؛ ۳۷). این احتمال هم وجود دارد که زبان فارسی کنونی ایران، اقتباسی از زبان اولیهی مادها باشد، همانطور که ویل دورانت نیز اعتقاد دارد ایرانیان، زبان و الفبای سی و شش حرفی خود را از مادها گرفتهاند و موجب شدند که به جای لوح گلی، کاغذ پوستی و قلم را برای نوشتن به کار برند(به نقل از دُرانی، ۱۳۷۶؛ ۱۱).
همانطور که گفته شد بسیاری از منابع، ظهور زرتشت را مربوط به دوران ماد میدانند که اگر این فرض درست باشد، میتوان گفت جامعهی این زمان، یک جامعهی متمدن و با زبان و ادبیات پیشرفته بوده است، زیرا پیامبری که مبعوث میشود، سعی دارد در حد فهم و با زبان عمومی مردم با آنان سخن بگوید. با اینحال به نظر میرسد کتاب اوستا برای مدتها مکتوب و مدون نشده بود و طبق نوشتهی تفضلی، «این کتاب قرنها سینه به سینه حفظ شده تا اینکه سرانجام در دورهی ساسانی به کتابت درآمده است»(تفضلی، ۱۳۷۷؛ ۱۳). همچنین وی اضافه میکند که از دورهی مادها هیچ نوشتهای به یکی از زبانهای ایرانی بر جای نمانده است، اما در نوشتههای مورخان یونانی، اشاراتی به داستانها، قصهها و اشعار این دوره شده است. "نمونهای نیز از داستانهای حماسی مادی، روایت کتزیاس، مورخ عهد باستان از حوادثی است که منجر به پایهگذاری دولت ماد گردید و در آن داستانهای عاشقانهی مادی نیز وجود دارد»(نصری و شیرزادی، ۱۳۸۸؛ ۱۲۰).
دربارهی موسیقی این قوم متأسفانه اطلاعات زیادی در دست نیست، اما بخش اصلی کتاب اوستا به نام «گاتها» شامل مجموعهای از اشعار آزاد میباشد که با آهنگ و به صورت نیایش خوانده میشده است. همچنین بخش دیگری از این کتاب به نام «یشت» معنی آواز یا آواز نیایشگونه دارد. از شواهد دیگر وجود موسیقی در این دوره، گفتهی دينون دربارهی «آنگارس»، خنیاگر بزرگ دورهی ماد است که طبق گفتهی وی، از متشخصترین خوانندگان بوده است. ظواهر نشان میدهد که یک خنیانگر ماهر در میان مادها شخص ممتاز و متشخصی محسوب میشده اس(همان؛ ۸۵۰).